پیشبینی گریز آثار مهسا کریمیزاده در بنیاد لاجوردی 14 اردیبهشت تا 11 خرداد 1403 بازدید: تمامی روزهای هفته از 15 تا 21 مهسا کریم زاده، نقاش، مجسمهساز و هنرمند مفهومی است. نخستین آثار او، اغلب بیانگر تفکر و دیدگاهی فمنیستی هستند که ردپایی آشکار از اروتیسم نیز در آنها دیده میشود. مهسا در بیش از یک دهه، به سفری دور و دراز دست زد که میتوان آن را کشف زنانگی و تفکر در معنای آن دانست. در این زمان او به موضوعاتی چون شگفتیهای کیهان، جهانهای خرد و کلان، بدن زنانه و روان آدمی پرداخت و آثاری خلق کرد که تنوع در استفاده از مواد اولیه و آشناییزدایی از مواجهه با اثر در آنها بسیار قابل توجه است. در آثار قدیمیتر، شباهتها و تفاوتهای بصری با «ماشینهای میلساز»، کموبیش قابل تشخیص است. این دوره تلاشی است برای شکلدهی به خوانشی غیرارگانیک و تغییر شکل یافته از بدن انسان و ارائه جایگزینی برای دیدگاههای مردانه در بیان هنری. پس از آن، «تروما» و «ریزومها»، نقطه عطفی هستند که تعابیر آثار هنرمند، بهشدت انتزاعی و چندبعدی میشود. در تروما نکته اساسی، توجه به مفاهیم روانشناختی و بیرونی کردن امر درونی است. در ریزومها اما مسیر فکری مهسا به سوی تمرکز بیشتر در مفاهیم اجتماعی سوق پیدا میکند. ریزومهای او، گویی اشارهای آشکار به تحولات جامعهشناختی امروز ما هستند و بر نقش تاریخی، فراگیر و سرنوشتساز نیروهای اجتماعی، تاکید میکنند. مرور آثار مهسا کریمیزاده در بنیاد لاجوردی، شامل نمایش گزیدهای از دورههای کاری این هنرمند و تجربه برخورد با اثری غولپیکر است که او بهتازگی ساخته است. اثر حاضر، «ما» نام دارد. از لحاظ محتوایی، شکلی توسعهیافته از ریزومها و شبکهای فشرده از شریانها، ترکها، چین خوردگیها و اتصالات است. در خوانشی پستمدرنیستی، این اثر «پیچیدگی» را تصویر میکند و در آن با صور خیالی روبرو میشویم که به اندیشه محض گرایش دارد. میتوان آن را پویش ذهنی بهغایت جامعهشناختی ـ سیاسی دانست. پیچیدگی، مفهومی مرتبط با نظریه آشوب و موضوعی است که به مطالعه سامانههای پیچیده میپردازد. به تعریف ساده، هرگاه سامانهای پویا داشته باشیم که از عناصری با مقیاسهای متفاوت تشکیل شده باشد و آن اجزاء به شکل تصادفی و غیرخطی برهمکنش داشته باشند و تعاملاتشان نیز منجر به رفتارها و نتایج غیرقابل پیشبینی شود، با پیچیدگی روبرو هستیم. پیچیدگی به میزان، تعداد و تنوع اجزاء ـ تعاملات و تأثیر آنها بر یکدیگر در یک سامانه یا مسئله میپردازد. هرچه تعداد اجزاء و تعاملات آنها بیشتر باشد، پیچیدگی نیز بیشتر خواهد بود. جوامع، شهرها، اقتصادها، اکوسیستمها، اقلیمها و شبکههای وب، همگی نمونههایی از پیچیدگی هستند. ازجمله نکات شاخص آثار اخیر مهسا از جمله «ریزومها» و «ما»، تکیه بر آن نوع بینش میان رشتهای است که با گفتمانهای رایج هنر معاصر ایران، فاصله زیادی دارد. این بینش و زاویه نگاه به هنرمند کمک میکند تا برای شناخت و فهم شرایط پیرامونی خود، گزارش منعطف و جامعتری داشته باشد. تلاش برای شناخت تعاملات پیچیده انسانی، ایده مرکزی «ما» است. علاوه بر این، شاید بتوان آن را با تجسم رفتارهای جمعی و تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه امروز نیز مرتبط دانست. این اثر، زنده بودن و پیشبینیناپذیری جوامع انسانی را به یاد میآورد و بینظمی طراحی شدهای را تکثیر میکند که تفاوت، آشکارسازی و ابداع، اسکلت اصلی آن است. از پس سالها کار هنری، تجربه زیسته و میل به عینیسازی آن، به جریان اندیشه، روشکار و شیوه بیانگری مهسا کریمیزاده تبدیل شده است.